روند مسکن پیش ساخته و مدولار در ایران

فشارِ کمبود عرضه، جهش هزینه ساخت و ضعف بهره‌وری کارگاهی باعث شده مسکن پیش‌ساخته و مدولار دوباره جدی شود؛ اما موفقیتش در ایران به حکمرانیِ استاندارد و تیراژ وابسته است.

به گزارش تراز اقتصاد؛ مسکن پیش‌ساخته و مدولار، انتقالِ بخش بزرگی از فرایند ساخت از کارگاهِ پراشتباه به کارخانه است؛ جایی که قطعات یا ماژول‌ها با کنترل کیفیت، استاندارد ابعادی و تکرارپذیری تولید می‌شوند و در محل پروژه مونتاژ می‌گردند. 

در نسخه «مدولار حجمی»، حتی حجم‌های سه‌بعدیِ آماده (مثل یک اتاق یا بخش کامل با تاسیسات و نازک‌کاری) حمل و نصب می‌شود؛ یعنی ساختمان بیش از آنکه «کارگاهی» باشد، «محصول‌محور» می‌شود.

نمونه‌های موردی در جهان نشان می‌دهد این تغییر وقتی جواب می‌دهد که زنجیره طراحی–تولید–نصب یکپارچه شود. در سوئد، BoKlok  به‌عنوان یک مفهوم مشترکِ IKEA و Skanska، با اتکا به طراحی‌های استاندارد و تولید صنعتی توانسته هزاران واحد را در چند بازار عرضه کند و منطق اصلی‌اش، کاهش عدم‌قطعیت زمان و کیفیت است.

در ژاپن، تجربه شرکت‌های بزرگ پیش‌ساخته‌ساز مانند Sekisui House و Daiwa House نشان می‌دهد مزیت پایدار از «صنعتی‌سازیِ جزئیات» می‌آید: استانداردسازی اتصال‌ها، کنترل کیفیت کارخانه‌ای و خدمات پس از تحویل که اعتماد بازار را تثبیت می‌کند.

در سنگاپور هم رویکرد دولت‌محورِ بهره‌وری، PPVC  را به‌عنوان یک روش رسمیِ ساخت ترویج کرده است؛ تعریف رسمی BCA دقیقاً بر تکمیل ماژول‌های سه‌بعدی با فینیشینگ داخلی در کارخانه و نصب در سایت تاکید دارد—یعنی سیاست‌گذاری، تقاضا را برای فناوری خلق می‌کند.

ایران تا امروز کجای این مسیر ایستاده است؟ 
از نظر مقرراتی، نقطه شروع وجود دارد: کمیته تخصصی مبحث ۱۱ «صنعتی‌سازی ساختمان» بر استاندارد کیفی و «استاندارد ابعادی و مدولار» و تولید کارخانه‌ای تاکید می‌کند؛ یعنی زبان مقررات، به‌صورت رسمی با منطق صنعتی‌سازی آشناست.

از نظر اجرا، تجربه‌ها بیشتر «جزیره‌ای» بوده‌اند. وجود دوره‌ها و وبینارهای تخصصی زیر چتر مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی درباره سیستم‌هایی مثل LSF و اشاره به «نمونه‌های اجرا شده در ایران» نشان می‌دهد بدنه فنی و تجربه عملی شکل گرفته، اما هنوز به مقیاس شهریِ تکرارپذیر تبدیل نشده است.

مزایا و معایب، کوتاه و تصمیم‌ساز
مزیت‌ها شامل کاهش زمان ساخت، کنترل بهتر کیفیت، افت دوباره‌کاری و ضایعات، و امکان برنامه‌ریزی دقیق‌تر پروژه است. در مقابل، ریسک‌ها عمدتاً نهادی و اقتصادی‌اند: نیاز به سرمایه‌گذاری کارخانه‌ای، وابستگی شدید به تیراژ و سفارش پایدار، حساسیت به حمل‌ونقل و مهم‌تر از همه، شکست در جزئیات اتصال و کنترل کیفیت اگر نظام تایید فنی و نظارت حرفه‌ای جدی نباشد.

چرا ایران باید به سمت پیش‌ساخته برود؟ 
ایران باید به سمت پیش‌ساخته و مدولار برود چون مسئله بازار مسکن فقط «کمبود واحد» نیست؛ مسئله اصلی «هزینه‌های پنهانِ ساخت‌وساز کارگاهی» است: تاخیرهای زنجیره‌ای، دوباره‌کاری، پرت مصالح، نوسان شدید کیفیت و ریسک‌های ایمنی و مدیریتی. 

در چنین شرایطی حتی اگر حجم ساخت بالا برود، بخشی از منابع در بی‌نظمی فرآیند می‌سوزد و خروجیِ نهایی هم قابل پیش‌بینی نیست. صنعتی‌سازی این اتلاف را هدف می‌گیرد: ساختمان را از پروژه‌های یک‌باره و پرخطا به فرایندی قابل تکرار با کنترل کیفیت نزدیک می‌کند.

اما مسیر درست برای ایران «جهش به مدولار حجمی در همه پروژه‌ها» نیست. واقع‌بینانه‌تر این است که از مدولارسازی اجزای پرتکرار و پرریسک شروع کنیم؛ جاهایی که بیشترین خطا و اتلاف رخ می‌دهد و بیشترین اثر روی زمان تحویل دارد: سرویس‌های بهداشتی و آشپزخانه‌های پیش‌ساخته، شفت‌ها و رایزرهای تاسیساتی، دیوارهای خشک داخلی، نماهای صنعتی و قطعات تکرارشونده سازه‌ای. این رویکرد هم سرمایه‌گذاری اولیه کمتری می‌خواهد، هم امکان یادگیری و استانداردسازی تدریجی را فراهم می‌کند، و هم می‌تواند با پروژه‌های متنوع شهری سازگار شود.

برای اینکه این گذار به نتیجه برسد، سه «قفل سیاستی و نهادی» باید هم‌زمان باز شود:
• استانداردسازی طراحی و جزئیات (به‌ویژه اتصال‌ها و هماهنگی معماری–سازه–تاسیسات) تا تولید کارخانه‌ای معنا پیدا کند.

• تایید نوع و کنترل کیفیت کارخانه‌ای در کنار نظارت حرفه‌ایِ نصب، تا اعتماد بازار شکل بگیرد و کیفیت از پروژه به پروژه سقوط نکند. مقررات ملی هم بر همین منطقِ تولید کارخانه‌ای و استاندارد ابعادی/مدولار تاکید دارد.

• سفارش پایدار و تامین مالی قابل اتکا تا سرمایه‌گذاری صنعتی توجیه اقتصادی پیدا کند؛ بدون تیراژ، پیش‌ساخته گران می‌شود و به یک تجربه نمایشی تبدیل خواهد شد.

مسکن پیش‌ساخته در ایران باید به‌عنوان «سیاست بهره‌وری» دیده شود، نه فقط «روش ساخت». اگر هدف، کاهش ریسک و اتلاف و ایجاد خروجی قابل پیش‌بینی باشد، مدولارسازی تدریجی از اجزای پرتکرار بهترین نقطه شروع است؛ و اگر این سه قفل باز نشود، حتی بهترین فناوری هم در بستر نهادیِ ناپایدار، به نتیجه پایدار نمی‌رسد.

لینک کوتاه : https://taraznameheghtesad.ir/?p=5952

به اشتراک بگذارید
سردبیر
سردبیر
مقالات: 119

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *