فقدان نقشه راه | پیشلرزههای بحران برق در کشور
عضو انجمن مهندسان مکانیک ایران گفت: علیرغم وجود اسناد بالادستی متنوع، دولت هیچ سیاست و نقشه راه آیندهگرایانه و متمرکزی در بهینهسازی مصرف انرژی و اصلاح الگوی مصرف ندارد.
به گزارش تراز اقتصاد،مجید فرج فائد پژوهشگر حوزه انرژی و عضو انجمن مهندسان مکانیک ایران با اشاره به احتمال بالای رخداد قطعی برق در تابستان گفت: قطعی برق در سال 1400 از همان روزهای واپسین سال گذشته نیز پیشبینی شده بود. هر چند باور عمومی این مسئله که کشور با آغوش باز به سوی «بحران انرژی» میرود برای جامعه ایرانی سخت باشد ولی آنچه که روشن است، کشورمان امسال تجربیات سخت و نفسگیری در تولید و تأمین انرژی در حاملهای مختلف تجربه خواهد کرد.
وی گفت: پیشبینی افزایش میانگین دمای روزهای گرم سال، کاهش 35 درصدی بارشهای فصلی، استفاده غیرمجاز برق برای مصارف مختلف بهویژه استخراج ارزهای دیجیتال، استهلاک خطوط انتقال و سیستمهای توزیع و دست آخر عدم صرفهجویی بخشهای خانگی، صنعتی و دستگاههای دولتی در مصرف انرژی، این روزها خبر از واقعیتهایی میدهد که شاید بتوان آن را همان پیشلرزههای بحران انرژی در 1400 دانست.
* در خوشبینانهترین حالت، امسال 5 هزار مگاوات کمبود در بخش تولید برق خواهیم داشت
فرج فائد افزود: براساس آمار، ظرفیت عملیاتی تولید برق در تابستان سال 99 بالغ بر 58 هزار و 500 مگاوات بوده که با احتساب بازگشت نیروگاههای غیرفعال به شبکه تولید و بهرهبرداری از ظرفیت آنها در سال جاری، ظرفیت عملیاتی در تابستان امسال با ارفاق به مرز 61 هزار مگاوات خواهد رسید. همه اینها درحالی است که پیشبینیها برای پیک مصرف برق در تابستان 1400 حداقل در کانال 66 هزار مگاوات است و در خوشبینانهترین حالت، 5 هزار مگاوات کمبود در بخش تولید برق خواهیم داشت.
عضو انجمن مهندسان مکانیک ایران گفت: البته باید در نظر داشت که بیش از 15 درصد برق مورد نیاز در ساعات پیک مصرف توسط نیروگاههای برقآبی تأمین میشود و با کاهش چشمگیر نزولات آسمانی در بیش از 100 شهر کشور، امیدها به نیروگاههای آبی هم، کم خواهد شد. در چنین شرایطی که نیازمند یک مدیریت منسجم و همه جانبه از دستگاههای دولتی و فرادولتی برای عبور از پیک مصرف سال 1400 هستیم ولی مواجهه مدیران حوزه برق و انرژی با چنین بحرانی بسیار اعجاب انگیز است.
وی تاکید کرد: گویی روش گفتاردرمانی در بین لایههای پایین مدیریتی نیز نفوذ کرده است. گرچه تبیین و اطلاعرسانی و درخواست از جامعه برای کاهش مصرف انرژی در نوع خود اثرگذار است ولی نمیتوان در آستانه هر بحرانی صرفاً به چنین روشی برای مدیریت مصرف متوسل شد.
* فقدان نقشه راه مشخص برای بهینهسازی مصرف انرژی
فرج فائد گفت: اصلاح الگوی مصرف انرژی در کشور نیازمند مطالعات اقتضایی و اقدامات کارشناسی در سطح بینبخشی و میان دستگاهی است و اتفاقاً یکی از مهمترین رکنهای آن مقوله فرهنگسازی و آگاهیبخشی به آحاد جامعه و مشترکین است. نیروگاههای فعال کشور برای عبور از بحران سال جاری دست کم باید کسری 5 هزار مگاواتی توان را تأمین کنند، اما سوال اینجاست با این دست فرمان سال آینده چه خواهیم کرد؟ دو سال دیگر چه؟
عضو انجمن مهندسان مکانیک ایران توضیح داد: واقعیت این است که با صدور دستور و بخشنامه هیچ بهبودی در وضعیت «شدت مصرف انرژی» اتفاق نمیافتد. اصلاح الگوی مصرف انرژی باید به دغدغهای میان دستگاهی و ملی تبدیل شود تا اثربخشی آن در کوتاه مدت به تثبیت برسد، نمیتوان صرف ابلاغ دستورالعمل صرفهجویی به دستگاههای اجرایی انتظار مهار بحران و عبور از پیک را داشت، همانگونه که در این سالها نیز ابلاغیهها دردی را دوا نکردند.
وی گفت: هرچند یک دهه بیمبالاتی دولت در حوزه مدیریت انرژی را نباید در وقوع این بحران بیتاثیر نگاشت، ولی باید اذعان کرد که علت اصلی همه این نابسامانیها و رهاشدگی در نبود حکمرانی انرژی است. علیرغم وجود اسناد بالادستی متنوع، دولت هیچ سیاست و نقشه راه آیندهگرایانه و متمرکزی در بهینهسازی مصرف انرژی و اصلاح الگوی مصرف ندارد.
*چه راهکارهایی برای پایدار کردن تراز انرژی وجود دارد؟
فرج فائد اظهار داشت: البته باید اعتراف کرد که در سطح اجرایی هم ساختار منسجم و مدیریت واحدی در کشور نداریم و اساساً ناظر و مجریِ «پروژه مدیریت انرژی» در کشور همدیگر را نمیشناسند. در حوزه انرژی زمانی دغدغه و عزم ملی و فرادستگاهی در کشور ایجاد میشود که سیاستگذار نقشه جامع، روزآمد و کارآمدی را برای کارگذار دغدغهمند تدوین کند و راه عملیاتی را نشان بدهد.
عضو انجمن مهندسان مکانیک ایران در پایان خاطرنشان کرد: برای مقابله با بحران، نخست باید فراگیری و گسترش عاملهای بحران را گرفت، این یعنی در گام نخست باید به سوی بهینهسازی و اصلاح الگوی مصرف انرژی برویم تا روند رشد بحران تثبیت و نزولی شود. قاعدتاً برای گذر از بحران اقداماتی چون اصلاح قانون یارانههای انرژی، ارتقای ظرفیت واحدهای تولید توان، بهسازی و نوسازی سیستمهای توزیع و افزودن سامانههای انرژیهای تجدیدپذیر در سبد اصلی تولید انرژی کشور ضروری و ضامن پایداری تراز انرژی کشور خواهد شد.