|

درخواست عجیب یک زن در دادگاه خانواده؛ همسرم بیمه نیست طلاق می‌خواهم

زن جوان وقتی فهمید شوهرش در محل کار خود بیمه نیست و تمام این یک سال به او دروغ گفته، دیگر نتوانست در کنار او زندگی کند و جدایی را انتخاب کرد.

درخواست عجیب یک زن در دادگاه خانواده؛ همسرم بیمه نیست طلاق می‌خواهم
کد مطلب : 34090

زن جوان وقتی در مقابل قاضی قرار گرفت، درباره ماجرای زندگی‌اش گفت: «یک سال پیش با منوچهر ازدواج کردم. با او از طریق یکی از بستگان‌مان آشنا شدم. او به من گفت که در یک اداره دولتی کار می‌کند و قرارداد بسته و بیمه است. بعد از چند جلسه آشنایی با هم ازدواج کردیم. زندگی مشترک ما که آغاز شد، به شوهرم گفتم مرا هم تحت پوشش بیمه خود قرار دهد، اما هر بار طفره می‌رفت. می‌گفت خودت، خودت را بیمه کن. خیلی تعجب کرده بودم.

هر از گاهی باز هم این موضوع را به او یادآوری می‌کردم، ولی فایده‌ای نداشت. او باز هم بهانه می‌آورد تا این‌که بعد از یک سال به‌تازگی متوجه شدم که منوچهر به من دروغ گفته و خودش هم در اداره‌شان بیمه نیست و حتی قرارداد هم ندارد. او به صورت پروژه‌ای کار می‌کند و هر زمان ممکن است که از کار بیکار شود. خیلی تعجب کردم و شوکه شده بودم. او در تمام این مدت به من دروغ گفته بود و من خبر نداشتم که کارش چیست. برای همین اعتمادم به او را از دست دادم، احساس می‌کنم مرا گول زده است و دیگر نمی‌خواهم در کنار این مرد زندگی کنم. او که دروغ به این بزرگی را به من گفته، دروغ‌های دیگری هم گفته که هنوز از آن‌ها خبر ندارم. حالا دیگر به همه مسائل او مشکوک هستم و نمی‌توانم با این شک در کنارش زندگی کنم. برای همین تصمیم گرفتم برای همیشه به زندگی مشترکم با منوچهر پایان دهم. او می‌توانست این دروغ را به من نگوید، چون لزومی نداشت. در این مدت درآمدش هم بد نبود و نیازی نبود که دروغ بگوید، ولی او دروغ را انتخاب کرد و من هم از دروغ بیزار و متنفرم. برای همین تصمیم به جدایی گرفتم.»

در ادامه شوهر این زن نیز به قاضی گفت: «آقای قاضی دروغی که من گفتم، مساله بزرگی نیست. قصد و نیت من فریب همسرم نبود. فقط از روز اول وقتی پرسید در محل کارت بیمه هستی، گفتم بله. نمی‌دانم چرا این جواب را دادم. بعد از آن دیگر خجالت کشیدم که به او حقیقت را بگویم. بیمه، مساله‌ای نیست که تا این اندازه آن را بزرگ کرده است. از وقتی موضوع بیمه را فهمیده، دیگر به خانه نیامده است. خیلی سعی کردم به او توضیح بدهم، ولی فایده‌ای نداشته و او حتی حاضر نیست با من حرف بزند. مرتب به من توهین می‌کند و به همه مسائل من مشکوک شده است. حالا که او حاضر نیست مرا درک کند، من هم تصمیم گرفته‌ام برای همیشه از این زن جدا شوم.»

در پایان نیز قاضی سعی کرد این زوج را از جدایی منصرف کند، ولی وقتی اصرار آن‌ها را دید، رسیدگی به این پرونده را به جلسه آینده موکول کرد و از این زوج خواست در فرصت پیش آمده با یک مشاوره خانواده مشورت کنند.

دروغ، صمیمیت را از بین می‌برد
سارا شقاقی، روان‌شناس در این‌خصوص می‌گوید: برخی از دروغ‌ها ممکن است بی‌ضرر به نظر برسند. بعضی از دروغ‌ها گاهی اجتناب‌ناپذیر هستند، اما زن و شوهر باید بدانند که حتی دروغ‌های اندک و نادر هم می‌تواند بر بی‌اعتمادی و سایر مشکلات روابط بیفزاید. اولین تاثیر دروغ در زندگی مشترک، کاهش اعتماد است. اگر فردی در زندگی مشترک مدام دروغ بگوید، تأثیر بدی بر اعتماد طرفین می‌گذارد. دروغ هرچه بیشتر و بزرگ‌تر باشد، اعتماد هم کمتر می‌شود. یکی دیگر از تاثیر‌های دروغ در زندگی مشترک، کاهش صمیمیت است. همچنین دروغ در زندگی مشترک، باعث کاهش همدلی و همراهی می‌شود. یکی دیگر از عواقب دروغ در زندگی مشترک، دروغ‌های بیشتر است. یعنی زن یا مرد هرچه بیشتر دروغ بگوید، مجبور می‌شود متعاقب آن دروغ‌های بیشتری بگوید؛ بنابراین بهتر است زن و شوهر زندگی خود را بر پایه صداقت و راستگویی بنا کنند تا باعث بی‌اعتمادی و فاصله بین خود و همسرشان نشوند. کار درست این است که زن و شوهر برای بهبود روابط خود با صداقت بیشتر زندگی را ادامه دهند که در آینده دچار مشکلات جدی نشوند.

منبع: روزنامه جام جم

دیدگاه تان را بنویسید

آخرین اخبار

پربازدیدترین